رواق / Ravaq podcast

ای آفتاب آينه‌دار جمال تو ۴۰۸

0:00
1:13:01
15 Sekunden vorwärts
15 Sekunden vorwärts

«««««🍷می‌بهـا»»»»»

غزل نمره ۴۰۸

مفعول و فاعلات و مفاعیل و فاعلان


ای آفتاب آينه‌دار جمال تو

مشک سياه مجمره‌گردان خال تو

صحن سرای ديده بشستم ولی چه سود

کاين گوشه نيست درخور خيل خيال تو


اين نقطه‌ی سياه که آمد مدار نور

عکسی‌ست در حديقه‌ی بينش ز خال تو

در اوج ناز و نعمتی ای پادشاه حسن

يا رب مباد تا به قيامت زوال تو

مطبوع‌تر ز نقش تو صورت نبست باز

طغرانويس ابروی مشکين مثال تو

در چين زلفش ای دل مسکين چگونه‌ای؟

کآشفته گفت باد صبا شرح حال تو

برخاست بوی گل ز در آشتی درآی

ای نوبهار ما رخ فرخنده‌فال تو

تا آسمان ز حلقه‌به‌گوشان ما شود

کو عشوه‌ای ز ابروی همچون هلال تو

تا پيش بخت باز رَوم تهنيت‌کنان

کو مژده‌ای ز مقدم عيد وصال تو؟

در پيش شاه عرض کدامين جفا کنم

شرح نيازمندی خود يا ملال تو؟

حافظ در اين کمند سر سرکشان بسی‌ست

سودای کج مپز که نباشد مجال تو



Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

Weitere Episoden von „رواق / Ravaq“