
غزل نمره ۳۱۲
مفعول و فاعلات و مفاعیل و فاعلان
بشري اذِ السّلامةُ حَلَّت بذي سَلَم
لِلهِ حمدُ معترفٍ غاية النِّعم
آن خوشخبر کجاست که اين فتح مژده داد؟
تا جان فشانمش چو زر و سيم در قدم
از بازگشت شاه در اين طرفه (نوبت) منزل است
آهنگ خصم او به سراپردهی عدم
پيمانشکن هرآينه گردد شکستهحال
ان العهود عند مليک النُهي ذِمم
میجست از سحاب امل رحمتی ولی
جز ديدهاش معاينه بيرون نداد نم
در نيل غم فتاد سپهرش به طنز گفت
الانَ قد ندمتَ و ماينفعُ النَّدم
(ساقی بیا که وقت گل است و زمان عیش
پر کن پیاله و مخور اندوه بیش و کم
بشنو ز جام باده که این زال نوعروس
بسیار کشت شوهر چون کیقباد و جم
ای دل تو ملک جم مطلب جام جم بخواه
این بود قول بلبل دستانسرای جم
حافظ به کنج میکده دارد قرارگاه
الطیر فی حدیقةِ و الیسُ فی الاَجَم)
ساقی چو يار مهرخ و از اهل راز بود
حافظ بخورد باده و شيخ و فقيه هم
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
Altri episodi di "رواق / Ravaq"
Non perdere nemmeno un episodio di “رواق / Ravaq”. Iscriviti all'app gratuita GetPodcast.