رواق / Ravaq podcast

ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم ۳۷۷

0:00
1:04:41
15 Sekunden vorwärts
15 Sekunden vorwärts

نمایه‌ی این برنامه عکسیه که برای چرم‌دوز فرستاده‌م تا برای لولی لباس بدوزه

«««««🍷می‌بهـا»»»»»

غزل نمره ۳۷۷

فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن


ما شبی دست برآريم و دعایی بکنيم

غم هجران تو را چاره ز جایی بکنيم


دلِ بيمار شد از دست، رفيقان مددی

تا طبيبش به سر آريم و دوایی بکنيم


آن که بی‌جرم برنجيد و به تيغم زد و رفت

بازش آريد خدا را که صفایی بکنيم


خشک شد بيخ طرب راه خرابات کجاست

تا در آن آب و هوا نشو و نمایی بکنيم؟


در ره نفس کزو سینه‌ی ما بتکده بود

تیر آهی بکشانیم و غزایی بکنیم


مدد از خاطر رندان طلب ای دل ور نه

کار صعب است مبادا که خطایی بکنيم


سايه‌ی طاير کم‌حوصله کاری نکند

طلب سايه‌ی ميمون همایی بکنيم


دلم از پرده بشد حافظ خوش‌لهجه کجاست

تا به قول و غزلش ساز و نوایی بکنيم؟



Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

Weitere Episoden von „رواق / Ravaq“