رواق / Ravaq podcast

ما ز یاران چشم یاری داشتیم ۳۶۹

0:00
1:06:46
15 Sekunden vorwärts
15 Sekunden vorwärts

«««««🍷می‌بهـا»»»»»

غزل نمره ۳۶۹

فاعلاتن فاعلاتن فاعلان


ما ز ياران چشم ياری داشتيم

خود غلط بود آن چه می‌پنداشتيم

تا درخت دوستی کی بر دهد

حاليا رفتيم و تخمی کاشتيم

گفت‌وگو آيين درويشی نبود

ور نه با تو ماجراها داشتيم

شيوه‌ی چشمت فريب جنگ داشت

ما ندانستیم و صلح انگاشتيم

گلبن حسنت نه خود شد دلفروز

ما دم همت بر او بگماشتيم

نکته ها رفت و شکايت کس نکرد

جانب حرمت فرو نگذاشتيم


گفتمش دل برده‌ای از ما به خشم

سر بدین دعوی بر او افراشتیم*

گفت خود دادی به ما دل حافظا

ما محصل بر کسی نگماشتيم



Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

Weitere Episoden von „رواق / Ravaq“