
0:00
1:02:40
غزل نمره ۳۴۱
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
گر من از سرزنش مدعيان انديشم
شيوهی مستی و رندی نرود از پيشم
زهد رندان نوآموخته راهی به دهیست
من که بدنام جهانم چه صلاح انديشم
شاه شوريدهسران خوان من بیسامان را
زان که در کمخردی از همه عالم بيشم
بر جبين نقش کن از خون دل من خالی
تا بدانند که قربان تو کافرکيشم
اعتقادی بنما و بگذر بهر خدا
تا در اين خرقه ندانی که چه نادرويشم
دامن از رشحهی خون دل من در هم چین
که اثر در تو رسد چون بخراشی ریشم
شعر خونبار من ای باد بدان يار رسان
که ز مژگان سيه بر رگ جان زد نيشم
من اگر باده خورم ور نه چه کارم با کس
حافظ راز خود و عارف وقت خويشم
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
Weitere Episoden von „رواق / Ravaq“
Verpasse keine Episode von “رواق / Ravaq” und abonniere ihn in der kostenlosen GetPodcast App.