غزل نمره ۱۹۹
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلان
واعظان کاين جلوه در محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند آن کار ديگر میکنند
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس
توبهفرمايان چرا خود توبه کمتر میکنند
گوييا باور نمیدارند روز داوری
کاين همه قلب و دغل در کار داور میکنند
يا رب اين نودولتان را با خر خودشان نشان
کاين همه ناز از غلام ترک و استر میکنند
ای گدای خانقه برجه که در دير مغان
میدهند آبی (و) که دلها را توانگر میکنند
بر در ميخانهی عشق ای ملک تسبيح گوی
کاندر آن جا طينت آدم مخمر میکنند
خانه خالی کن دلا تا منزل سلطان شود
کین هوسناکان دل و جان جای دیگر میکنند
ببندهی پیر خراباتم که درویشان او
گنج را از بینیازی خاک بر سر میکنند
حسن بیپايان او چندان که عاشق میکشد
زمرهی ديگر به عشق از غيب سر بر میکنند
صبحدم از عرش میآمد خروشی عقل گفت
قدسيان گویی که شعر حافظ از بر میکنند
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
Advertising Inquiries: https://redcircle.com/brands
Privacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
Fler avsnitt från "رواق / Ravaq"
Missa inte ett avsnitt av “رواق / Ravaq” och prenumerera på det i GetPodcast-appen.