0:00
1:14:44
غزل نمره ۲۰۵
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
تا ز ميخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پير مغان خواهد بود
حلقهی پير (مغانم ز ازل) مغان از ازلم در گوش است
بر همانيم که بوديم و همان خواهد بود
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
که زيارتگه رندان جهان خواهد بود
برو ای زاهد خودبين که ز چشم من و تو
راز اين پرده نهان است و نهان خواهد بود
ترک عاشقکش من مست برون رفت امروز
تا دگر خونِ که از ديده روان خواهد بود
چشمم آن (شب) دم که ز شوق تو (نهم) نهد سر به لحد
تا دم صبح قيامت نگران خواهد بود
بر زمینی که نشان کف پای تو بود)
(سالها سجدهی صاحبنظران خواهد بود
بخت حافظ گر از اين (دست) گونه مدد خواهد (داد) کرد
زلف معشوق(ـه) به دست دگران خواهد بود
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
Advertising Inquiries: https://redcircle.com/brands
Privacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
Fler avsnitt från "رواق / Ravaq"
Missa inte ett avsnitt av “رواق / Ravaq” och prenumerera på det i GetPodcast-appen.