رواق / Ravaq podcast

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند ۱۸۷

0:00
1:15:08
Rewind 15 seconds
Fast Forward 15 seconds

«««««🍷می‌بهـا»»»»»

غزل نمره ۱۸۷

مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن


دلا (بساز) بسوز که سوز تو کارها بکند

نياز نيم‌شبی دفع صد بلا بکند

عتاب يار پری‌چهره عاشقانه بکش

(عتاب یار مبین مهر عاشقانه بورز)

که يک کرشمه تلافیٌ صد جفا بکند

ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند

هر آن که خدمت جام جهان‌نما بکند

طبيب عشق مسيحادم است و مشفق ليک

چو درد در تو نبيند (کیت) که را دوا بکند؟

تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار

که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند

ز بخت خفته ملولم (مگر) بود که بيداری

به وقت فاتحه‌ی صبح يک دعا بکند

بسوخت حافظ و بویی (ز) به زلف يار نبرد

مگر دلالت اين دولتش صبا بکند



Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

Advertising Inquiries: https://redcircle.com/brands

Privacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy

More episodes from "رواق / Ravaq"