رواق / Ravaq podkast

ای که در کوی خرابات مقامی داری ۴۴۸

0:00
1:00:47
Do tyłu o 15 sekund
Do przodu o 15 sekund

«««««می‌بهـا🍷»»»»»

غزل نمره ۴۴۸

فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن


ای که در کوی خرابات مقامی داری

جم وقت خودی ار دست به جامی داری

ای که با زلف و رخ يار گذاری شب و روز

فرصتت باد که خوش صبحی و شامی داری

ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند

گر از آن يار سفرکرده پيامی داری

خال سرسبز تو خوش دانه عيشی‌ست ولی

بر کنار چمنش وه که چه دامی داری


بوی جان از لب خندان قدح می‌شنوم

بشنو ای خواجه اگر زان که مشامی داری

چون به هنگام وفا هيچ ثباتيت نبود

می‌کنم شکر که بر جور دوامی داری

نام نيک ار طلبد از تو غريبی چه شود

تویی امروز در اين شهر که نامی داری

بس دعای سحرت حارس جان خواهد بود

تو که چون حافظ شبخيز غلامی داری



Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

Więcej odcinków z kanału "رواق / Ravaq"