رواق / Ravaq podcast

دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود ۲۱۴

0:00
1:09:06
Manda indietro di 15 secondi
Manda avanti di 15 secondi

«««««🍷می‌بهـا»»»»»

غزل نمره ۲۱۴

مفعول و فاعلات و مفاعیل و فاعلان


ديدم به/ خواب خوش که/ به دستم پی/ اله بود

تعبير رفت و کار به دولت حواله بود

چل (سی) سال رنج و غصه کشيديم و عاقبت

تدبير (آن) ما به دست شراب دوساله بود

آن نافه‌ی مراد که می‌خواستم ز بخت

در چين زلف آن بت مشکين‌کلاله بود

از دست برده بود خمار غمم سحر

دولت مساعد آمد و می در پياله بود

خون‌ می‌خورم ولیک نه جای شکایت است

روزی ما ز خوان کرم اين نواله بود


نالان و دادخواه به میخانه می‌روم

کانجا گشاد کار من از آه و ناله بود

هر کو نکاشت مهر و ز خوبی گلی نچيد

در رهگذار باد نگهبان لاله بود

بر طرف گلشنم گذر افتاد وقت صبح

آن دم که کار مرغ سحر آه و ناله بود


گل بر جریده‌ گفته‌ی حافظ همی نوشت

شعری که نکته‌ایش به از صد رساله بود



Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

Advertising Inquiries: https://redcircle.com/brands

Privacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy

Altri episodi di "رواق / Ravaq"