0:00
1:05:31
غزل نمره ۲۰۸
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود
گر تو بيداد کنی شرط مروت نبود
ما جفا از تو نديديم و تو (هرگز نکنی) خود نپسندی
آن چه در مذهب ارباب (پیران، اصحاب) طريقت نبود
خيره آن ديده که آبش نبرد گريهی عشق
تيره آن دل که در او شمع محبت نبود
دولت از مرغ همايون طلب و سايهی او
زان که با زاغ و زغن شهپر دولت نبود
گر مدد خواستم از پير مغان عيب مکن
(گر من از میکده همت طلبم عیب مکن)
شيخ ما گفت که در صومعه همت نبود
چون طهارت نبود کعبه و بتخانه يکیست
نبود خير در آن خانه که عصمت نبود
حافظا علم و ادب ورز که در مجلس (خاص) شاه
هر که را نيست ادب لايق صحبت نبود
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
Advertising Inquiries: https://redcircle.com/brands
Privacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
Altri episodi di "رواق / Ravaq"
Non perdere nemmeno un episodio di “رواق / Ravaq”. Iscriviti all'app gratuita GetPodcast.