رواق / Ravaq podcast

ای نور چشم من سخنی هست گوش کن ۳۹۸

0:00
1:02:07
15 Sekunden vorwärts
15 Sekunden vorwärts

«««««🍷می‌بهـا»»»»»

غزل نمره ۳۹۸

مفعول و فاعلات و مفاعیل و فاعلن


ای نور چشم من سخنی هست گوش کن

چون ساغرت پر است بنوشان و نوش کن


پيران سخن ز تجربه گويند گفتمت

هان ای پسر که پير شوی پند گوش کن


در راه عشق وسوسه‌ی اهرمن بسی‌ست

پيش آی و گوش دل به پيام سروش کن


تسبيح و خرقه لذت مستی نبخشدت

همت در اين عمل، طلب از می‌فروش کن


بر هوشمند سلسله ننهاد دست عشق

خواهی که زلف يار کشی ترک هوش کن


با دوستان مضايقه در عمر و مال نيست

صد جان فدای يار نصيحت نيوش کن


برگ نوا تبه شد و ساز طرب نماند

ای چنگ ناله برکش و ای دف خروش کن


ساقی که جامت از می صافی تهی مباد

چشم عنايتی به من دردنوش کن


سرمست در قبای زرافشان چو بگذری

يک بوسه نذر حافظ پشمينه‌پوش کن



Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

Weitere Episoden von „رواق / Ravaq“