0:00
1:17:38
غزل نمره ۱۹۷
فاعلاتن فاعلاتن فاعلان
شاهدان گر دلبری زينسان کنند
زاهدان را رخنه در ايمان کنند
هر کجا آن شاخ نرگس بشکفد
گلرخانش ديده نرگسدان کنند
ای جوان سروقد گویی ببر
پيش از آن کز قامتت چوگان کنند
عاشقان را بر سر خود حکم نيست
هر چه فرمان تو باشد آن کنند
پيش چشمم کمتر است از قطرهای
اين حکايتها که از طوفان کنند
يار (پیر) ما چون گیرد آغاز (سازد آهنگ) سماع
قدسيان بر عرش دستافشان کنند
مردم چشمم به خون آغشته شد
در کجا اين ظلم بر انسان کنند
خوش برآ با غصه ای دل کاهل راز
عيش خوش در بوته هجران کنند
سر مکش حافظ ز آه نيمشب
تا چو صبحت آينه رخشان کنند
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
Advertising Inquiries: https://redcircle.com/brands
Privacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
Więcej odcinków z kanału "رواق / Ravaq"
Nie przegap odcinka z kanału “رواق / Ravaq”! Subskrybuj bezpłatnie w aplikacji GetPodcast.