رواق / Ravaq podcast

نقد صوفی نه همه صافی بی‌غش باشد ۱۵۹

0:00
1:19:55
15 Sekunden vorwärts
15 Sekunden vorwärts

«««««🍷می‌بهـا»»»»»

غزل نمره ۱۵۹

فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلان


نقد صوفی نه همه صافی بی‌غش باشد

ای بسا خرقه که (شایسته) مستوجب آتش باشد

صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی

شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد


خط ساقی گر از اين گونه زند نقش بر آب

ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد


ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست

عاشقی شيوه‌ی رندان بلاکش باشد

خوش بود گر محک تجربه آيد به ميان

تا سيه‌روی شود هر که در او غش باشد

غم دنیی دنی چند خوری؟ باده (بخواه) بخور

حيف باشد دل دانا که مشوش باشد

دلق و سجاده‌ی حافظ ببرد باده‌فروش

گر شرابش ز کف ساقی مهوش باشد



Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

Advertising Inquiries: https://redcircle.com/brands

Privacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy

Weitere Episoden von „رواق / Ravaq“