0:00
1:14:21
غزل نمره ۱۳۷
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل
دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با که اين بازی توان کرد؟
شب (سحر) تنهايیام در قصد جان بود
خيالش لطفهای بیکران کرد
چرا چون لاله خونيندل نباشم
که با من نرگس او سرگران کرد
که را گويم که با اين درد جانسوز
طبيبم قصد جان ناتوان کرد
بدان سان سوخت چون شمعم که بر من
صراحی گريه و بربط فغان کرد
صبا گر چاره داری وقت وقت است
که درد اشتياقم قصد جان کرد
ميان مهربانان کی (می)توان گفت
که يار ما چنين گفت و چنان کرد
عدو با جان حافظ آن نکردی
که تير چشم آن ابروکمان کرد
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
Advertising Inquiries: https://redcircle.com/brands
Privacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
Weitere Episoden von „رواق / Ravaq“
Verpasse keine Episode von “رواق / Ravaq” und abonniere ihn in der kostenlosen GetPodcast App.