کودکانه‌های راوی گنبد کبود podcast

قمرالملوک وزیری

0:00
3:28
15 Sekunden vorwärts
15 Sekunden vorwärts
قمرالملوک وزیری، در دوران مظفرالدین‌شاه قاجار به دنیا آمد. وقتی قمر دو ساله بود پیش مادربزرگش آمد تا با او زندگی کند. مادربزرگ قمر در قصر شاه زندگی می‌کرد. در آن زمان‌ها شاه ایران با بیشتر از یک زن ازدواج می‌کرد. زن‌های شاه و فرزندانشان در قسمتی از قصر زندگی می‌کردند که به آن حرم می‌گفتند. مادربزرگ قمر که صدای خیلی خوبی داشت برای زنان حرم روضه یا همان آواز مذهبی می‌خواند. قمر با دیدن روضه‌خوانی مادربزرگش به خوانندگی علاقه پیدا کرد. در یک مهمانی خصوصی قمر مرتضی نی‌داوود را دید. مرتضی موسیقی‌دان بزرگی بود و وقتی صدای قمر را شنید فهمید قمر می‌تواند خواننده خیلی بزرگی شود. مرتضی قمر را به دوستان دیگرش که آن‌ها هم موسیقی‌دان‌های بزرگی بودند معرفی کرد و قمر از آن‌ها درس آواز و موسیقی یاد گرفت. وقتی قمر بیست ساله بود در گراند هتل تهران کنسرت داد. این کنسرت اولین در خیلی چیزها بود: اولین کنسرت قمر، اولین کنسرت یک زن ایرانی در ایران مدرن در حضور مردان، و اولین باری که یک زن بدون حجاب آواز خواند. روز بعد از کنسرت پلیس پیش او رفت و از او خواست تا دیگر بدون حجاب کنسرت ندهد. اما قمر با این شهامت خود راه را برای زنان دیگر باز کرده بود و دیگر برگشتی درکار نبود. در زمان‌های قدیم، مردم برای شنیدن موسیقی یا باید به کنسرت می‌رفتند یا موسیقی زنده را به خانه‌هایشان می‌آوردند. برای همین شنوندگان موسیقی بیشتر وقت‌ها فقط مردان ثروتمند بودند. قمر اعتقاد داشت همه باید بتوانند از موسیقی لذت ببرند. برای همین وقتی رادیو در ایران شروع به کار کرد قمر هم با رادیو همکاری کرد تا همه‌ی مردم ایران بتوانند با چرخاندن پیچ رادیو مهمان صدای او باشند و موسیقی را به خانه‌های ایرانیان برد. قمر بسیار نیکوکار بود و به فقیران کمک می‌کرد. او تمامی ثروت خود را به افراد نیازمند بخشید و خیلی وقت‌ها تمام درآمد کنسرت خود را به افراد بدون پول می‌داد یا برای افراد فقیر موسیقی اجرا می‌کرد. یک بار تمام درآمد کنسرت مشهد خود را به آرامگاه فردوسی، شاعر بزرگ ایران، داد. قمر با شهامت و شجاعت و صدای زیبای خود راه را برای آوازه‌خوانی زنان ایرانی باز کرد و صدای خود را مهمان خانه ایرانیان کرد تا همه از زیبایی موسیقی سهم داشته باشند. 

Weitere Episoden von „کودکانه‌های راوی گنبد کبود“