رواق / Ravaq podcast

خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود ۲۰۸

0:00
1:05:31
Rewind 15 seconds
Fast Forward 15 seconds

«««««🍷می‌بهـا»»»»»

غزل نمره ۲۰۸

فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن


خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود

گر تو بيداد کنی شرط مروت نبود


ما جفا از تو نديديم و تو (هرگز نکنی) خود نپسندی

آن چه در مذهب ارباب (پیران، اصحاب) طريقت نبود


خيره آن ديده که آبش نبرد گريه‌ی عشق

تيره آن دل که در او شمع محبت نبود


دولت از مرغ همايون طلب و سايه‌ی او

زان که با زاغ و زغن شهپر دولت نبود


گر مدد خواستم از پير مغان عيب مکن

(گر من از میکده همت طلبم عیب مکن)

شيخ ما گفت که در صومعه همت نبود


چون طهارت نبود کعبه و بتخانه يکی‌ست

نبود خير در آن خانه که عصمت نبود


حافظا علم و ادب ورز که در مجلس (خاص) شاه

هر که را نيست ادب لايق صحبت نبود



Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

Advertising Inquiries: https://redcircle.com/brands

Privacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy

More episodes from "رواق / Ravaq"