رواق / Ravaq podcast

راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد ۱۵۴

0:00
1:15:14
Reculer de 15 secondes
Avancer de 15 secondes

«««««🍷می‌بهـا»»»»»

غزل نمره ۱۵۴

مفعول و فاعلاتن مفعول و فاعلاتن


راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد

شعری بخوان که با (آن) او رطل گران توان زد

بر آستان جانان گر سر توان نهادن

گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد

قد خميده‌ی ما سهلت نمايد اما

بر چشم دشمنان تير از اين کمان توان زد

در خانقه نگنجد اسرار (عشق و مستی) عشقبازی

جام می مغانه هم با مغان توان زد

درويش را نباشد برگ سرای سلطان

ماييم و کهنه‌دلقی کآتش در آن توان زد

اهل نظر دو عالم در يک (ندب) نظر ببازند

عشق است و داو اول بر نقد جان توان زد

گر دولت وصالت(ش) خواهد دری گشودن

سرها بدين تخيل بر آستان توان زد


(با عقل و فهم و دانش داد سخن توان داد)

عشق و شباب و رندی مجموعه‌ی مراد است

چون جمع شد معانی گوی بيان توان زد

شد رهزن سلامت زلف تو وين عجب نيست

گر راهزن تو باشی صد کاروان توان زد

حافظ به حق قرآن کز شيد و زرق بازآی

باشد که گوی عيشی در اين (میان) جهان توان زد



Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

Advertising Inquiries: https://redcircle.com/brands

Privacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy

D'autres épisodes de "رواق / Ravaq"