
0:00
1:08:47
غزل نمره ۴۴۹
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
ای که مهجوری عشاق روا میداری
عاشقان را ز بر خويش جدا میداری
تشنهی باديه را هم به زلالی درياب
به اميدی که در اين ره به خدا میداری
دل ببردی و بحل کردمت ای جان ليکن
به از اين دار نگاهش که مرا میداری
ساغر ما که حريفان دگر مینوشند
ما تحمل بکنیم ار تو روا میداری
ای مگس حضرت سيمرغ نه جولانگه توست
عرض خود میبری و زحمت ما میداری
تو به تقصير خود افتادی از اين در محروم
از که مینالی و فرياد چرا میداری؟
حافظ از پادشهان پايه به خدمت طلبند
سعینابرده چه امّيد عطا میداری؟
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
Flere episoder fra "رواق / Ravaq"



Gå ikke glip af nogen episoder af “رواق / Ravaq” - abonnér på podcasten med gratisapp GetPodcast.







