رواق / Ravaq podcast

از من جدا مشو که توام نور دیده‌ای ۴۲۴

0:00
1:05:31
15 Sekunden vorwärts
15 Sekunden vorwärts

«««««🍷می‌بهـا»»»»»

غزل نمره ۴۲۴

مفعول و فاعلات و مفاعیل و فاعلن


از من جدا مشو که توام نور ديده‌ای

آرام جان و مونس قلب رميده‌ای


از دامن تو دست ندارند عاشقان

پيراهن صبوری ايشان دريده‌ای


از چشم زخم دهر مبادت گزند از آنک

در دلبری به غايت خوبی رسيده‌ای


منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان

معذور دارمت که تو او را نديده‌ای


آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا

بيش از گليم خويش مگر پا کشيده‌ای؟



Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

Weitere Episoden von „رواق / Ravaq“