غزل نمره ۱۹۴
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
سمنبويان غبار غم چو بنشينند بنشانند
پریرويان قرار از دل چو بستيزند بستانند
به فتراک جفا جانها چو بربندند بربندند
ز زلف عنبرين دلها چو بگشايند بفشانند
به عمری يک نفس با ما چو بنشينند برخيزند
نهال شوق در خاطر چو برخيزند بنشانند
سرشک گوشهگيران را چو دريابند در يابند
رخ مهر از سحرخيزان نگردانند اگر دانند
ز چشمم لعل رمانی چو میخندند میبارند
ز رويم راز پنهانی چو میبينند میخوانند
دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد
ز فکر آنان که در تدبير درمانند در مانند
چو منصور از مراد آنان که بردارند بر دارند
که با اين درد اگر دربند درمانند درمانند
در اين حضرت چو مشتاقان نياز آرند ناز آرند
بدين درگاه حافظ را چو میخوانند میرانند
Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
Advertising Inquiries: https://redcircle.com/brands
Privacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
Weitere Episoden von „رواق / Ravaq“
Verpasse keine Episode von “رواق / Ravaq” und abonniere ihn in der kostenlosen GetPodcast App.